چرا اینقدر پیچ درپیچ ایم؛ و درآخر اغلب هیچ؟ داستان خود نبودن های ما، با کیف و دست پنهان انگلیسی توجیه می شه، و عقب افتادن های عادتی شده، با دشمنی ذاتی و همیشگی «استعمار» جدید؟؟
یکی از جواب های من، نبودن چشم دیدن واقعیت های موجود و کمبود عقل در برخورد با مشکلات مون هست.
عقل رو راحت دور می کنیم، واقعیت های موجود رو fake می دونیم که «دیگرانی» ساخته اند و ما معصوم، فقط قربانی شرایط هستیم.
هزاران بار یک راه رو امتحان کردیم، گاهی هم به خیال باطل پیروز شدیم. شعار، آرمان، ایده آل و و و همه چرت محض.
هزاران آرمان قشنگ و دل ربا، که بعد از تبدیل به ایدئولوژی، همه شدن ضد خودشون، ضد انسانیت، ضد شخصیت و فردیت انسان، ضد همه دست آوردهای مدنیت و تمدن.
ایدئولوژی، ایدئولوژی، ایدئولوژی... بزرگترین جنایت ها علیه بشریت، در لباس آرمان های بالا...
...ادامه می دم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر