۱۳۸۷ دی ۲۰, جمعه

ما کجاییم؟ چرا؟

سؤال بسیار بزرگی هست؛ پرسشی ست که بسیاری خواسته اند به آن پاسخ دهند. تفاوت نظر در این مورد خیلی زیاده، از سید جمال گرفته تا اقبال و میرزا آقاخان کرمانی تا نزدیکتر ها کسروی و شریعتی و اصلاح طلبهای نیمبند سالهای اخیر. هر کدوم از منظر و از درون ایدئولوژی مورد قبول خود به این سوال جواب دادند.
نه قصد دارم به آرائ ایران باستان گراها بپردازم، و نه به عقاید تکنوکراتهای دوران مشروطه و نه از نگاه مارکسیستی و نه از نگاه مذهب گرایانه. بیشتر امروزه روز رو نگاه می کنم، و سکون و گاه سقوط هر روزه مردمان یخ زده این سرزمین.
چرا به این اندازه مردم یخ رده هستند؟ چرا هیچ واکنشی به نقض هر روزه حقوق خود نشان نمی دهند؟ چرا سرزمین ایران تبدیل به صحنه تاخت و تاز افرادی شده که با توجیه دین و ایدئولوژی به هر حرکت و عمل رذیلانه خود پاکی و مشروعیت می بخشند؟؟؟

چرا افراد به اصطلاح تحصیل کرده این سرزمین اینچنین دچار سکوت مرگ شده اند؟